خیزش سراسری مردم ایران و اعتراضها و تجمعهای خیابانی کماکان ادامه دارند و جمهوری اسلامی هم در مقابل، از یک طرف با سرکوب معترضان و از طرف دیگر با ناچیز شمردن تعداد آنان، برچسبزنی و توهین، تلاش میکند تا با سیاست انکار واقعیت، از قیام مردم ایران عبور کند.
از نظر روانشناسان، پذیرش حقیقت طی پنج مرحله محقق میشود: انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و پذیرش. از سخنان مسئولان جمهوری اسلامی چنین برمیآید که آنها تاکنون در سه مرحله اول قرار دارند.
یکی از موارد این انکارها را میتوان در سخنان محمدصالح جوکار، نماینده مجلس، مشاهده کرد. رئیس کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس مانند رهبر جمهوری اسلامی، معترضان را عامل سرویسهای جاسوسی یا فریبخورده میداند و در گفتوگو با جام جم تصریح میکند: «با توجه به روشن شدن حقیقت ماجرا و نقش عوامل بیگانه و سرویسهای جاسوسی غرب در بروز ناامنی و آشوب در ایران، اکنون زمان رسیدگی به آمران و عاملان اصلی ماجرا است.»
این نماینده مجلس معترضان را اجیرشده جریانهای معاند و گروههای اپوزیسیون معرفی کرد و در مورد سایر گروهها هم گفت: «برخی از جوانان هم بودند که تحت تاثیر فضای هیجانی و احساسی شکلگرفته بعد از انتشار خبر مربوط به فوت خانم امینی به کف خیابان آمدند و اعتراض خود را اعلام کردند.»
محسن حیدری، عضو مجلس خبرگان، هم روز جمعه، ۲۹ مهر، در دیدار با جمعی از اعضای سپاه پاسداران گفت: «اینکه در خوزستان و بهویژه مناطق عربنشین، خبری از اغتشاش نبود، دو دلیل واضح دارد؛ اول میزان بالای دینداری و تعصب به دین، خانواده و حجاب این مردم و دوم آنکه مطالبات اغتشاشگران از روی شکمهای سیر آنها است و از این جهت مردم خوزستان که مطالبات واقعی و مهمتری دارند، حتی وقت فکر کردن به خواستههای اغتشاشگران را هم ندارند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
محمد نبی موسویفرد، امام جمعه اهواز، نیز با اعلام آماری در مورد بازداشتشدگان که منبع آن مشخص نیست، گفت: «۹۵ درصد از این افراد مجرد بودند؛ ۸۰ درصد فرزندان طلاق یا مطلقه بودند و ۵۰ درصد سابقه اعتیاد به مواد مخدر و الکل داشتند. انگیزه اینها ۶۵ درصد هیجانی است.»
با این حال، جمهوری اسلامی همچنان به شعارهای تند مردم در خیابانها و دانشگاهها واکنش نشان میدهد و آنها را دور از انتظار میداند. مسئولان هم از همان روزهای اول بدون تلاش برای شنیدن صدای اعتراضها، تنها در حال توهین کردن و برچسبزنی به معترضاناند. آنان بارها اعلام کردهاند که اعتراضها در ایران پایان یافتهاند؛ اما مردم با وجود سرکوبهای شدید و کشته شدن بیش از ۲۰۰ نفر و بازداشت هزاران تن، هر بار بیش از پیش باز هم به خیابانها میآیند و علیه جمهوری اسلامی و رهبر آن شعار میدهند.
خیزش سراسری ۱۴۰۱ مردم ایران از نظر تداوم و اعتراضهای هرروزه یکی از مهمترین اعتراضها در تاریخ جمهوری اسلامی است و شعارها علیه آن هیچوقت به این اندازه رادیکال و صریح، خواهان براندازی نظام جمهوری اسلامی نبوده است.